** ترگلِ کردکوی **
پیشکش به مادربزرگم می ریزد... ریز ریز... از قلبِ بغضی سَر خورده که حتی سری را نخورده! با هق هقِ سکوت به سوگ عشقی فریاد نشده! می ریزد ولی نامش اشک نیست!
که به قیمت دل به همیشه سپردمش... آدمای خوب از یاد نمی رن از دل نمی رن از ذهن نمی رن ولی خیلی زودتر از اونی که فکرشو بکنی از پیشت میرن...
یعنی دلتنگی هام ابدی شده ....؟؟
می ریزد...
حسرت بودنی ست
نوشته شده در پنج شنبه 90/12/25ساعت
10:42 عصر توسط یلدا نظرات ( ) |
Design By : Pars Skin |